- مغفه داشتن
چم و خم کاری را دانستن، آگاه به انجام کاری بودن
معنی مغفه داشتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(شُ نُ / نِ / نَ دَ)
لغت نامه دهخدا
طعم داشتن و لذت داشتن. (ناظم الاطباء). خوش طعم بودن. بامزه بودن. خوش آیند بودن به ذائقه، شگفتی داشتن. تعجب داشتن. غرابت داشتن:
صیاد پی صید دویدن عجبی نیست
صید ازپی صیاد دویدن مزه دارد.
؟
صیاد پی صید دویدن عجبی نیست
صید ازپی صیاد دویدن مزه دارد.
؟
سرمایه داشتن مال و منال داشتن: کتایو بی اندازه پیرایه داشت ز یاقوت و هر گوهری مایه داشت. (شا. بخ. 1460: 6)
مخفی کردن: آبشتن نهفتن نهان داشتن پنهان کردن نهان داشتن: از همه کس حقیقت احوال را مخفی داشتم
لذت بخش بودن، خوش مزه بودن، طعم داشتن
سود داشتن چیزی